۲۹ تیر ۱۳۹۸
نسخه قابل چاپ
در حالی که ایالات متحده برنامه جنگافروزانه جدیدی را در خاورمیانه تدارک میبینند و ایران را به حمله به نفتکشها در دریای عمان متهم مینماید، ماتئو سالوینی، معاون ریاستجمهوری، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده و یکی از بانیان این استراتژی را در واشنگتن ملاقات میکند تا به او اطمینان دهد که «ایتالیا میخواهد در قاره اروپا، دوباره نخستین شریک بزرگترین دموکراسی غربی شود.» به این ترتیب او ایتالیا را به عملیاتی که واشنگتن آغاز کرده است، متصل میکند.
«رویداد خلیج عمان» بهانه جنگ با ایران، نسخهبرداری از «رویداد خلیج تونکن» در ٤ اوت ١٩٦٤ است که بهعنوان بهانهای برای بمباران کردن ویتنام شمالی، که متهم به حمله به یک ناوچه اژدرافکن آمریکایی شده بود، گشت (اتهامی که بعدها کاذب بودن آن اثبات گردید).
این روزها، ویدئویی توسط واشنگتن پخش میشود که در آن خدمه قایقی که گویا ایرانیست، در روز روشن یک مین منفجر نشده را برای پاک کردن مبدا آن، از بدنه یک نفتکش جدا مینمایند (زیرا ظاهراً روی مین نامبرده، نوشته «ساخت ایران» وجود داشته است).
با این «مدارک»، که ناسزایی به تمام معنا به هوش بشریست، واشنگتن تلاش میکند که هدف عملیات را پنهان نماید. این عملیات، استراتژی ایالات متحده را مشخص میکند که آن هم کنترل کردن ذخایر جهانی نفت و گاز طبیعی و راههای انرژیست. این اتفاقی نیست که ایران و عراق در نمایاب ایالات متحده قرار گرفتهاند. زیرا مجموعه ذخایر این دو کشور از ذخایر عربستان سعودی فراتر میرود و پنج بار بیشتر از ذخایر ایالات متحده است. منابع گاز طبیعی این دو کشور تقریبا ٢/۵ برابر ذخایر ایالات متحده است. به همان دلایل، ونزوئلا که دارای بزرگترین ذخایر نفت دنیاست، نیز در نمایاب ایالات متحده قرار گرفته است.
کنترل راههای انرژی از نخستین اولویتهاست. مایک پمپئو، با متهم کردن ایران که گویا میخواهد جریان نفت را از تنگه هرمز متوقف سازد، اعلام میکند که «ایالات متحده از آزادی کشتیرانی دفاع خواهد کرد.» بهعبارت دیگر، او اعلام میکند که ایالات متحده میخواهد این منطقه کلیدی را برای تأمین انرژی اروپا پیش از هر چیز با مانع شدن گذر نفت ایران از آن راه، از لحاظ نظامی کنترل نماید. امری که ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی بهعلت تحریمهای ایالات متحده قادر به انجام آن نیستند.
ایران همچنین میتوانست گاز طبیعی خود را از طریق لوله گازی که از عراق و سوریه گذر میکند با بهای نازل به اروپا برساند. ولی این طرح که در سال ٢٠١١ ریخته شده بود، در پی عملیات ایالات متحده و سازمان ناتو برای از بین بردن دولت سوریه، متوقف شد.
گاز طبیعی میتوانست از طریق لوله گاز «ساث استریم» از روسیه، با گذر از دریای سیاه، به ایتالیا برسد واز آنجا با امتیازهای فراوان اقتصادی، به دیگر کشورهای اروپایی پخش شود؛ ولی این لوله گاز که عملیات اجرایی آن بسیار پیشرفته بود، تحت فشار ایالات متحده و اتحادیه اروپا، با زیانهای بسیار برای ایتالیا، متوقف شد.
بر عکس، عملیات دومین خط لوله «نورد استریم» که آلمان را به کانون جداسازی گاز روسیه تبدیل میکند، ادامه یافت. سپس براساس توافقنامه «همکاری استراتژیک ایالات متحده و اتحادیه اروپا در زمینه انرژی» که در ژوئیه سال ٢٠١٨ امضاء شده بود، صادرات گاز مایع طبیعی ایالات متحده به اتحادیه اروپا سه برابر شد. مرکز این جداسازی «گاز آزادی» در لهستان است که از اوکرائین نیز میگذرد.
هدف واشنگتن، استراتژیکی است: کوبیدن روسیه از طریق جایگزین کردن گاز روسیه در اروپا با گاز ایالات متحده. اما هیچ نوع ضمانتی برای ثابت نگهداشتن بهای گاز ایالات متحده طی رساندن آن به اتحادیه اروپا وجود ندارد و افزون بر آن، این گاز که با تکنیک فراکینگ از سنگهای شیست استخراج میشود برای محیطزیست فاجعهآمیز است.
ماتئو سالوینی که با رسیدن به «بزرگترین دموکراسی غربی» با غرور اعلام میکند: «من عضو دولتی هستم که در اروپا به خردهریزها قناعت نمیکند.» در اینباره چه میتواند بگوید؟
نویسنده:
مانلیو دینوچی
دریای عمان: یک گذرنامه ایرانی روی آب نزدیک یک نفتکش در حال سوختن پیدا شده است.
در حالی که ایالات متحده برنامه جنگافروزانه جدیدی را در خاورمیانه تدارک میبینند و ایران را به حمله به نفتکشها در دریای عمان متهم مینماید، ماتئو سالوینی، معاون ریاستجمهوری، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده و یکی از بانیان این استراتژی را در واشنگتن ملاقات میکند تا به او اطمینان دهد که «ایتالیا میخواهد در قاره اروپا، دوباره نخستین شریک بزرگترین دموکراسی غربی شود.» به این ترتیب او ایتالیا را به عملیاتی که واشنگتن آغاز کرده است، متصل میکند.
«رویداد خلیج عمان» بهانه جنگ با ایران، نسخهبرداری از «رویداد خلیج تونکن» در ٤ اوت ١٩٦٤ است که بهعنوان بهانهای برای بمباران کردن ویتنام شمالی، که متهم به حمله به یک ناوچه اژدرافکن آمریکایی شده بود، گشت (اتهامی که بعدها کاذب بودن آن اثبات گردید).
این روزها، ویدئویی توسط واشنگتن پخش میشود که در آن خدمه قایقی که گویا ایرانیست، در روز روشن یک مین منفجر نشده را برای پاک کردن مبدا آن، از بدنه یک نفتکش جدا مینمایند (زیرا ظاهراً روی مین نامبرده، نوشته «ساخت ایران» وجود داشته است).
با این «مدارک»، که ناسزایی به تمام معنا به هوش بشریست، واشنگتن تلاش میکند که هدف عملیات را پنهان نماید. این عملیات، استراتژی ایالات متحده را مشخص میکند که آن هم کنترل کردن ذخایر جهانی نفت و گاز طبیعی و راههای انرژیست. این اتفاقی نیست که ایران و عراق در نمایاب ایالات متحده قرار گرفتهاند. زیرا مجموعه ذخایر این دو کشور از ذخایر عربستان سعودی فراتر میرود و پنج بار بیشتر از ذخایر ایالات متحده است. منابع گاز طبیعی این دو کشور تقریبا ٢/۵ برابر ذخایر ایالات متحده است. به همان دلایل، ونزوئلا که دارای بزرگترین ذخایر نفت دنیاست، نیز در نمایاب ایالات متحده قرار گرفته است.
کنترل راههای انرژی از نخستین اولویتهاست. مایک پمپئو، با متهم کردن ایران که گویا میخواهد جریان نفت را از تنگه هرمز متوقف سازد، اعلام میکند که «ایالات متحده از آزادی کشتیرانی دفاع خواهد کرد.» بهعبارت دیگر، او اعلام میکند که ایالات متحده میخواهد این منطقه کلیدی را برای تأمین انرژی اروپا پیش از هر چیز با مانع شدن گذر نفت ایران از آن راه، از لحاظ نظامی کنترل نماید. امری که ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی بهعلت تحریمهای ایالات متحده قادر به انجام آن نیستند.
ایران همچنین میتوانست گاز طبیعی خود را از طریق لوله گازی که از عراق و سوریه گذر میکند با بهای نازل به اروپا برساند. ولی این طرح که در سال ٢٠١١ ریخته شده بود، در پی عملیات ایالات متحده و سازمان ناتو برای از بین بردن دولت سوریه، متوقف شد.
گاز طبیعی میتوانست از طریق لوله گاز «ساث استریم» از روسیه، با گذر از دریای سیاه، به ایتالیا برسد واز آنجا با امتیازهای فراوان اقتصادی، به دیگر کشورهای اروپایی پخش شود؛ ولی این لوله گاز که عملیات اجرایی آن بسیار پیشرفته بود، تحت فشار ایالات متحده و اتحادیه اروپا، با زیانهای بسیار برای ایتالیا، متوقف شد.
بر عکس، عملیات دومین خط لوله «نورد استریم» که آلمان را به کانون جداسازی گاز روسیه تبدیل میکند، ادامه یافت. سپس براساس توافقنامه «همکاری استراتژیک ایالات متحده و اتحادیه اروپا در زمینه انرژی» که در ژوئیه سال ٢٠١٨ امضاء شده بود، صادرات گاز مایع طبیعی ایالات متحده به اتحادیه اروپا سه برابر شد. مرکز این جداسازی «گاز آزادی» در لهستان است که از اوکرائین نیز میگذرد.
هدف واشنگتن، استراتژیکی است: کوبیدن روسیه از طریق جایگزین کردن گاز روسیه در اروپا با گاز ایالات متحده. اما هیچ نوع ضمانتی برای ثابت نگهداشتن بهای گاز ایالات متحده طی رساندن آن به اتحادیه اروپا وجود ندارد و افزون بر آن، این گاز که با تکنیک فراکینگ از سنگهای شیست استخراج میشود برای محیطزیست فاجعهآمیز است.
ماتئو سالوینی که با رسیدن به «بزرگترین دموکراسی غربی» با غرور اعلام میکند: «من عضو دولتی هستم که در اروپا به خردهریزها قناعت نمیکند.» در اینباره چه میتواند بگوید؟
No comments:
Post a Comment
Note: Only a member of this blog may post a comment.